سفر بسیار می‌رود، هتل برو است و کوله‌گردی نمی‌کند، ولی اهل ریخت‌وپاش در سفر نیست؛ کمند امیرسلیمانی در سفر ریسک هم می‌‌کند ولی به وقتش. او در گفت‌وگو با ۱۱۸سفر ا
«کمند امیرسلیمانی» از تجربه سفر هایش می گوید
عبارات مهم : ایران
کمند امیر سلیمانی در گفت وگویی اختصاصی از برنامه ها و علائق سفری اش گفت تا همراه و همپای شما در مسیر سفر باشد.
هر سال۵سفر داخلی و ۳سفر خارجی
چهره سفری کمند امیرسلیمانی را معرفی کنید؟ چقدر اهل سفر هستید و سفر کجای زندگی شماست؟
من خیلی سفر را دوست دارم. ولی علاقه ام به این معنا نیست که تا فرصتی که پیدا کنم را کوله ببندم و به سفر بروم. چراکه از اساس مسافر کوله گرد و ساده سفر برو نیستم. دوست دارم سفرهایم در یک شرایط مطلوب و البته با برنامه ریزی قبلی باشد. با این حال عدد سفرهایی که به یکباره برایم پیش می آید کم و نیست و من هم از آن ها استقبال می کنم. چنانکه در طول یک سال به علت شرایط کاری حداقل ۵ یا ۶ سفر داخلی می روم و عمده این سفرها هم آن چنان برنامه ریزی قبلی ندارد. همچنین در طول یک سال ۳سفر خارجی هم می روم.
سفر، رها شدن از زندگی روزمره
تعریف سفر جهت شما چیست؟
سفر جهت من به این معناست که بخواهم یک توقف در زندگی ام ایجاد کنم. به معنای راحت تر اینکه از زندگی شخصی، محیط اطراف و چالش های روزانه فارغ شوم؛ از همه آنچه روزانه ما را درگیر خود می کند، رها شوم تا یک وقت استراحت به روح و جسم خودمان بدهم. در سفر زیاد از اینکه گشت و گذار و دیدن جاذبه ها برایم مهم باشد، تمدد اعصاب و آرامش حاصل سفر جهت من اهمیت دارد. شاید سفر جهت من شبیه یک شروع دوباره است.
«کمند امیرسلیمانی» از تجربه سفر‌هایش می‌گوید
با شرایط سخت سفر نمی کنم
در سفر سخت گیر هستید یا سهل گیر؟
در سفر سخت گیر نیستم؛ ولی شاید سهل گیر هم نباشم و اعتقاد دارم امکانات اولیه در سفر باید مهیا باشد. مسافری نیستم که بگویم همه چیز در عالی ترین فرم و یا حتی مدرن ترین شکل ممکن باشد، تمرکز چندانی روی این موارد ندارم. با این حال خیلی هم علاقه ای ندارم با شرایط سخت سفر کنم و به جاهایی بروم که شرایط و امکانات اسکان و حمل و نقل و غیره، استانداردهای مورد نیاز را نداشته باشد. ما در روال معمول زندگی به اندازه کافی مشکل می کشیم، اگر قرار باشد در سفر هم مشکل باشد، دیگر ذات سفر که رسیدن به آرامش هست، محقق نمی شود.
خوش سفرم
آدم خوش سفری هستید یا نه؟ چطور می شود خوش سفر شد؟
به گفته تمام اقوام و دوستان و البته کسانی که با من سفر کرده اند، باید بگویم آدم خوش سفری هستم. البته این خوش سفر بودن هم به علت احترام گذاشتن به خواسته های همسفران حاصل شده است هست. من در سفر تلاش می کنم به سرعت خود را با همسفران و شرایط سفر هماهنگ کنم و تا به حال هم پیش نیامده که در سفر ساز مخالف بزنم.
از سوی دیگر در طول سفر تلاش می کنم به همسفرانم خوش بگذرد و بازتاب چنین رویه ای به خود من باز می گردد و در نهایت آن ها هم تلاش می کنند که من سفر خوبی داشته باشم. البته این رویه های رفتاری در سفر یک پیش شرط مهم دارد و آن اینکه آدم هایی که خلق وخوی خیلی متفاوتی از هم دارند با هم سفر نکنند. دو یا چند همسفر باید از حداقل اشتراکات و علائق یکسان بهره مند باشند تا بتوانند همان علائق یکسان را دستمایه برنامه های سفر کنند.
شمال و جنوب کشور عزیزمان ایران را خوب دیده ام
ایران را چقدر گشته اید؟ کجاها را دیده اید؟
خطه شمال کشور عزیزمان ایران را به خوبی دیده ام. فارغ از سفرهای شخصی که به مناطق متفاوت شمال کشور رفتم، سفرهای کاری متعددی را هم به مناطق شمالی کشور عزیزمان ایران داشته ام و بعضی از این سفرها به قدری طولانی بوده که دیگر در آن مناطق زندگی می کردیم و فراتر از یک سفر معمول بود. چنانکه جهت پرژوه های متفاوت در بازه های زمانی ۹ماهه و چند مقطع ۴ماه در مناطقی از شمال کشور زندگی کردم. این موارد فراتر از سفر و به نوعی زندگی هست. بعد از شهرهای شمالی، بیشترین سفر را به شهرهای جنوبی کشور داشتم که آن هم به دلایل کاری بوده و نهایت شهرهای مذهبی کشور عزیزمان ایران دیگر مقصد مهم سفرهایم بوده هست. ولی در مجموع باید بگویم که زیاد شهرهای کشور عزیزمان ایران را حتی در یک سفر کوتاه هم که شده است باشد، دیده ام.
با این حال به شهرهای غرب و شمال غرب کشور عزیزمان ایران فقط مسافرت های کوتاه داشته ام و شاید به خوبی آن ها را ندیده باشم. به عنوان نمونه سفرم به تبریز یک سفر یک روزه کاری بود و تنها موفق به دیدن یکی دو نقطه دیدنی شهر شدم. اعتقاد دارم کشور عزیزمان ایران فوق العاده زیباست و باید جهت تک تک این دیدنی ها و قشنگی ها وقت گذاشت و آن ها را دید.
طالش فوق العاده
بهترین سفر داخلی تان به کجا بوده و چرا؟ خاطره ای از آن سفر هم می توانید جهت مان نقل کنید؟
به طور معمول سفرهایی که می روم را دوست دارم، حال چه کاری باشد و چه تفریحی و شخصی؛ به عنوان نمونه سفرهایی که به شیراز داشتم را خیلی دوست دارم. ولی اگر بخواهم به صوت مشخص از یک یا چند سفر نام ببرم، باید به سفر ماه گذشته ام به طالش اشاره کنم. پیش از سفر احساس من این بود که شاید این سفر با مشکل هایی همراه باشد، ولی تیم خوبی که با آن ها سفر رفتم و همچنین محیط زیست چشم نواز طالش موجب شد که از عالی ترین سفرهایم شد.
گروه را می پسندم، اما…
سفرهای گروهی را می پسندید یا انفرادی و چرا؟
نه فقط سفر که از لحاظ اخلاقی هم آدم گروهی هستم و در سفرهای انفرادی شاید حوصله ام سر برود. بنابراین تلاش ام بر این است که تا حد امکان گروهی سفر کنم و در طول سفر امکان گفت وگو و تعامل با همسفران را داشته باشم. ولی باید با گروهی سفر کنیم که به رفتارها و خواسته های هم احترام بگذاریم و از این رو تنها با گروه های آشنا شده است که از قبل تجربه سفرهای خوب با هم داشته ایم، سفر می کنم.
از سوپرمارکت شروع می کنم!
اولین جایی که در هر سفر به آن می روید، کجاست و چرا؟
سفر بسیار می‌رود، هتل برو است و کوله‌گردی نمی‌کند، ولی اهل ریخت‌وپاش در سفر نیست؛ کمند امیرسلیمانی در سفر ریسک هم می‌‌کند ولی به وقتش. او در گفت‌وگو با ۱۱۸سفر ا
اینکه نخستین جا کجا می روم، دقیقا بستگی به مقصد سفرم دارم. زمانی به یک شهر ساحلی می روم و از آنجا که علاقه بسیار زیادی به شنا کردن و آب دارم، بدون تردید، نخستین جا دریا و استخر هست. زمانی هم به شهری سفر می کنم که کل شهر موزه و وجب به وجب دیدنی هست. در این شرایط جهت سریعتر دیدن جاذبه ها اشتیاق دارم. ولی شاید بتوان گفت که نخستین مقصد سوپرمارکت باشد که ابتدا کمی خوراکی بخرم و سپس تصمیم بگیرم از کجای شهر شروع کنم.
پنج ستاره می روم، ولی گران نمی روم
ارزان سفر می کنید یا گران؟ یه به عبارتی کوله گرد هستید یا هتل پنج ستاره برو؟
هتل برو هستم، ولی در عین حال گران سفر نمی کنم. به این معنا که تلاش می کنم در سفر عالی ترین خدمات را با قیمتی معقول و به صرفه تهیه کنم. معیارم فقط هتل پنج ستاره نیست، ولی هتلی را رزرو می کنم که از امکانات مطلوبی برخوردار باشد و از آن مهم تر در موقعیت مکانی خوبی هم قرار داشته باشد. از سوی دیگر به هیچ عنوان مسافر کوله گرد و کمپ بزن نیستم و هیچ گاه تجربه های این چنینی نداشته ام و علاقه ای هم ندارم که این موارد را تجربه کنم.
اولویت با سفر با شخصی
با تور سفر می روید و یا شخصی سفر می کنید؟
معمولا شخصی سفر می کنم تا بتوانم برنامه های خودم را در سفر داشته باشم. البته مواردی هم پیش آمده که با تور سفر رفته ام. در آن شرایط، زمانی که برنامه های تور مورد علاقه ام باشم، با تور همراهی می کنم و زمانی هم از تور جدا می شوم تا جاهایی را ببینم و چیزهایی را تجربه کنم که از برنامه های من از سفر به آن مقصد خاص بوده است.
از روسیه تا ایتالیا
سفرهای خارجی به کجاها رفته اید؟
سفرهای زیادی به خارج از کشور عزیزمان ایران داشته ام و شاید از حوصله خواننده خارج باشد که بخواهم تک تک از این سفرها نام ببرم. ولی می توانم این طور بگویم که آخرین سفر خارجی ام به مسکو و سنت پطرزبورگ بوده و سفر بعدی هم که مقدمات آن آماده شده است و مهیای رفتن هستم، سفری به ایتالیا است.
دوست دارم دوباره به مکه بروم
کدام شهر و یا کشور را زیاد دوست داشتید و چرا؟
دو تا شهر جهت من خیلی خاطره انگیز بود و بسیار دوست دارم دوباره به آن شهرها سفر کنم. نخستین شهر مکه است که به علت حال و هوا و فضای خاصی که دارد هر فردی را جذب می کند.
از سوی دیگر به عنوان یک شهر توریستی هم سنت پطرزبورگ را خیلی دوست دارم و علاقه دارم جهت یک مرتبه دیگر هم که شده است به این شهر سفر کنم. سنت پطرزبورگ به قدری زیباست که هنگامی که شما در شهر قدم می زنید، احساس نمی کنید در یک شهر که در یک ماکت ساخته شده است قشنگ و یا یک لوکیشن موزه راه می روید.
خداحافظی با دنیای مجازی در سفر
در سفر، آدم دیالوگی هستید یا اپلیکیشنی؟ یعنی اگر در یک شهر گم شدید ترجیح می دهید از مردم محلی پرسش بپرسید یا در نقشه های آنلاین و اپ ها دنبال آدرس بگردید؟
یکی از خوبی های سفرهای خارجی جهت من این است که با گوشی و اپلیکشن و اینترنت کار خاصی ندارم. جهت یافتن آدرس و نقاط دیدنی هم از نقشه های فیزیکی استفاده می کنم و تلاش می کنم به کشف محلی که در آن هستم بپردازم و خودم بتوانم راه را پیدا کنم. هر وقت که به مشکلی برخوردم به آسانی با مردم ارتباط برقرار کرده و با آن ها حرف می زنم. بعد شاید به زعم شما من در سفر آدم دیالوگی باشم تا اپلیکیشنی.
هم ریسک می کنم، هم ریسک نمی کنم
چقدر در سفر اهل ریسک هستید؟ یعنی چقدر به مقاصد ناشناخته می روید؟ چقدر حاضرید غذاهای ناشناخته را امتحان کنید و به طور کلی چقدر از دایره امن تان پا را فراتر می گذارید؟
این ریسک کردن را می توان به دو قسمت تقسیم کنم؛ در یک بخش به شدت ریسک پذیر هستم و در بخش دیگر، پا را از دایره امن بیرون نمی گذارم. بخش اول ریسک در مورد امتحان کردن غذاهای ناشناخته هست. به طور معمول به هر منطقه یا شهر داخلی و خارجی سفر می کنم، به شدت علاقه دارم، غذاهای سنتی و خوراکی های محلی آن ها را بخورم و اعتقاد دارم این رویه نه یک ریسک که از اصول سفر است تا چند روزی مثل مردم همان جا زندگی کنید و غذا بخورید.
اما بخش دوم ریسک در مورد رفتن به نقاط ناشناخته هست. در این زمینه هیچگاه ریسک نمی کنم و حاضر نیستم روزهای خوب و قشنگی که به سفر تخصیص داده شده است داده ام با استرس گم شدن و یا حوادث احتمالی بگذرد. در سفر، به مکان های آشنا شده است و از پیش تعیین شده است می روم و از روزهای سفرم لذت می برم.
خارج از ایران، غذای ایرانی نمی خورم
آیا در سفرهای خارجی به دنبال غذای ایرانی هستید یا غذای محلی می خورید؟
وقتی عالی ترین غذای ایرانی در کشور عزیزمان ایران و در حتی در منزل خودمان درست می کنم و می خورم، دلیلی ندارد در سفرهای خارجی به دنبال غذای ایرانی باشم. بهتر است طعم ها و مزه ها و غذاهای تازه را امتحان کنم تا تجربه سفر کامل شود. در سفرهای خارجی، به دنبال رستوران و یا غذای ایرانی نمی روم و تلاش می کنم در هر شهری، غذای همان شهر را امتحان کنم.
سرویس خوب بگیرم، انعام می دهم
اهل انعام دادن در سفر هستید؟
این عنوان چیزی نبوده که تا به حال به صورت جدی به آن فکر کرده باشم؛ ولی طبیعتا جاهایی که رفتم و سرویس خوبی هم گرفتم، انعام دادم. ولی جاهایی هم بوده از سرویس و خدمات راضی نبودم و انعام هم ندادم.
در سفر همراه و همدل باشیم
یک توصیه هم از شما داشته باشیم که در سفر هم به خودمان و هم به همسفران مان زیاد خوش بگذرد.
«کمند امیرسلیمانی» از تجربه سفر‌هایش می‌گوید
در سفرهای گروهی همراهی، همکاری و همدلی مهمترین اصول سفر است و هم به خودتان خوش می گذرد و هم به همسفران. اینکه اعضای حاضر در یک گره سفری به نظرات هم احترام بگذارند و هم پای هم باشند، خوش گذشتن در سفر را تضمین می کند.
از طریق مترو به فرهنگ واقعی یک جامعه نزدیک تر می شوم
و در آخر تعدادی واژه سفری نام می برم و شما در یک یا چند کلمه حس تان را نسبت به آن بگوید.
ـ هاستل: تا به حال نرفتم و فکر نمی کنم هیچ گاه هم سر و کار پیدا کنم.
ـ سفر زمینی: آخرین گزینه ام است و تا بشود از آن پرهیز می کنم.
ـ زبان بدن در سفر: آخرین و شاید عالی ترین راه برقراری ارتباط با جامعه ای که زبان آن ها را نمی دانید.
ـ هتل پنج ستاره: ایده آل ترین محل اقامت در یک سفر تفریحی.
ـ تور لیدر: حضورش مهم است به شرط اینکه فراتر از حوزه کاری اش نرود.
ـ غذای خیابانی: به علت پرسشها سلامت، اگر شناختی از محتویاتش نداشته باشم، نمی خورم.
ـ مترو: مترو را به خصوص در سفرهای خیلی دوست دارم و احساس می کنم از طریق مترو به فرهنگ واقعی آن جامعه نزدیک تر می شوم.
ـ مرز: تا به حال مرز زمینی را تجربه نکرده ام.
ـ سالن ترانزیت فرودگاه: چندان حس خوشایندی به آن ندارم، چراکه همراه با انتظار است.
عصرایران
سفر بسیار می‌رود، هتل برو است و کوله‌گردی نمی‌کند، ولی اهل ریخت‌وپاش در سفر نیست؛ کمند امیرسلیمانی در سفر ریسک هم می‌‌کند ولی به وقتش. او در گفت‌وگو با ۱۱۸سفر ا
واژه های کلیدی: ایران | خارجی | زندگی | سفرهای | ایرانی | اخبار فرهنگی و هنری
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
